محيا کوچولومحيا کوچولو، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره
امیرنیکان کوچولوامیرنیکان کوچولو، تا این لحظه: 7 سال و 2 ماه و 22 روز سن داره
پسرعمه پوریاپسرعمه پوریا، تا این لحظه: 7 سال و 4 ماه و 9 روز سن داره
دخترخاله سارینادخترخاله سارینا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره

فرشته اي بنام محیا

سفر زمستاني!

سلام به همه! فاصله پستهاي ما داره به ركورد يك ماه ميرسه ديگه! هيچ وقت فكر نميكرديم اينقده فاصله بيفته بين پستهاي وبلاگ ولي شده ديگه! بعد از نوشتن پست سي ماهگي يه مسافرت چند روزه رفتيم به اراك و اصفهان و به خانواده هاي پدري و مادري سرزديم! تو اراك فهميديم عمو محمد با ماشين چپ كرده بوده ولي به ما خبرشو نداده بودن كه نگران نشيم، البته خداروشكر عمو آسيب زيادي نديده بود ولي دوتا ماشين رو با عجله كاريش زده بود درب و داغون كرده بود! بهرحال خدا خيلي بهش رحم كرده بود. تو اون چند روز به فاميلها سرزديم و به گلخونه بابابزرگ هم رفتيم كه خيلي خوب شده بود. تازه چندتا مرغ و خروس و ببعي هم داشتن. از اتفاقاي مبارك اين سفر برقراري رابطه بسيار خوب...
27 دی 1392

روياي سي ماهگي!

سلام به همه! دوستاي گلم من امروز دو و نيم ساله شدم، يعني واقعا ديگه بزرگ شدم! خانم شدم! تقريبا همه كارهاي مهم رو ديگه ياد گرفتم و آخريش هم مساله پوشك بود كه كلا حل شد! تو اين ماه براي اولين بار با ماماني چند ساعت رفتم به يكي از كلاسهاش! و خيلي هم بهم خوش گذشت و تازه آخرش هم حاضر نبودم بيام بيرون از كلاس! چون خيلي چيز ياد دانشجوهايي كه داشتن نقشه ميكشيدن دادم! يه روزم كه پرستارم حالش خوب نبود چندساعت تنهايي رفتم خونه عمو و خاله كه اونجاهم خيلي خوش گذشت و حاضر به برگشتن به خونه نبودم! علاقه زيادي به پازل دارم و چندتا پازل حروف فارسي و انگليسي و تصوير دارم كه خيلي تو ساخت پازل مهارت پيدا كردم و بعضي از حروف انگليسي و فارسي را هم ب...
4 دی 1392
1